وداع دیگر تیتر و متن ندارد تیتر وداع اشک خادمان است.........بچه ها همه زودتر از همیشه دیشب نمایشگاه و تعطیل کردن اما اگه کسی از راه دور میومد راه میدادن داخل،همه داخل خونه فاطمه زهرا جمع شدن هم خواهرا و هم برادرا هرکسی گوشه ای بغضش ترکیده بود و داشت واسه خودش گریه میکرد سید صحبت و شروع کرد به تشکر از بچه ها و چند تا مژده و جایزه و یه سری صحبت واسه ادامه کار بقول بعضیا سکرت ، بعدشم بلندگو رو داد ابوذر ، ابوذرم خیلی ازش خواستن روضه بخونه ، ابوذر که شروع کرد دیگه اگه بغضی هم نترکیده بود ترکید اشکی نیومده بود اومد ، کم کم هرکسی یجای دلش میگرفت و میافتاد همه حاجتاشون گرفته بودن واقعا حاجت داده بود بعد مراسم بچه ها دونه دونه از حاجتای که گرفته بودن میگفتن فاطمه زهرا گل کاشته بود ، آخر مراسم هرکی با هرکی مشکلی کدورتی داشت اونو تو بقل گرفت و حلالیت خواست بعدش همه بهم قول دادن پای کار باشن و آماده سازی واسه شب ولادت یعنی 31ام.
واسلام