خاطره: ایام فاطمیه دوم
بسم الله الرحمن الرحیم
اگر خاطرتان باشد گفتم در ایام فاطمیه اول که مشهد بودیم و سعی می کردم هر چی از مراسم فاطمیه در مشهد می بینم یا در شهرهای دیگر می بینم، الگو گیری کنم و در ایام فاطمیه دوم در شهرمان پیاده کنیم.
وقتی از مشهد برگشتیم، اتفاقا اولین دستور جلسه آمادگی برای ایام فاطمیه دوم بود. لذا پیشنهادهایی برای ایام فاطمیه دادیم. به طور مثال زدن یک تکیه در مرکز شهر و تزریق روحیه ایام شهادت فاطمیه در شهر و در کانون مرکزی شهر و جا انداختن این فرهنگ دهه فاطمیه در شهر از اهداف این تکیه در این چند شب بود.
بچه ها تکیه را زدند و در کنارش کارهای جانبی مثل پارچه نویسی، مسابقه، توزیع نواهای ایام فاطمیه و عزاداری و... انجام می شد.
بعد از این ایام خیلی ها ما را سرزنش می کردند که این چه کار بی خودی بود که شما در مرکز شهر کردید و فایده ای نداشت. و همین ها کافی بود که ما کار را رها کنیم و برویم سراغ کار خودمان. اما این که می گویند که کار فرهنگی، پوست کلفت می خواهد و اگر پوست کلفت نباشی هر لحظه اگر شیطان تو را از راه به در نبرد، حرف و حدیث های مردم ممکن است تو را از کار کردن پشیمان کند،واقعا درست است.
خیلی از شماها هم تجربه کرده اید وقتی می خواهید، کاری را آغاز کنید خیلی ها شما را سرزنش می کنند که اصلا این کارها فایده ندارد یا اصلا پول نیست، اصلا چرا وقتت را هدر می دهی یا ... .
به هر حال جهت تمام این وسوسه ها بهترین کاری که می توان انجام داد این است که توسل به اهل بیت علیهم السلام داشته باشیم و قطعا نیت خالصانه لازم است.
التماس دعا