ــــــــــــــــــرسانه جمعی وبلاگ نویسان دانش آموز استان فارس

به نام خدا
دوستان عزیزم سلام
این وبلاگ رو راه انداختیم برای دوستی
برای اتحاد
برای انتقال تجربیات و
برای کمک به رشد همدیگه
خلاصه بگم اینجا پاتوق
وبلاگ نویسان جوان و بسیجی استان فارس هست
به جمع ما خوش اومدید.
پیوندها
آخرین نظرات

بسم الله الرحمن الرحیم

تقریبا اواخر شهریور بود که نامه ای مبنی بر برگزاری دوره عرضی توجیهی مسئولین فرهنگی، خبرنگاران و چندتای دیگر از اعضای شورای حوزه بسیج دانش آموزی آمد. حدودا یک مینی بوس شدیم که صبح بعداز نماز صبح به سمت شیراز حرکت کردیم. حدود ساعت 9به محل اردوگاه شهید دستغیب رسیدیم. جلسه افتتاحیه شروع شده بود. وقتی وارد جلسه شدیم، از همه کم سن و سال تر بودیم. مسئول بسیج دانش آموزی وقت از ما خواست که بیاییم جلو بنشنیم. پس از اتمام جلسه هر چه بیشتر دقت کردم دیدم که تقریبا بیشتر شرکت کنندگان سن پدر ما را داشتند. به نظرم می رسد که آن ها هم در دلشان ما را مسخره می کردند که این بچه ها چه می خواهند. اما به هر حال بعد از جلسه افتتاحیه که سردار نجفی فرمانده سپاه فجر شیراز، صحبت کردند. من و دوستانم سریع رفتیم سراغ ایشان و از مشکلاتی که در شهرستان داشتیم با ایشان صحبت کردیم و از برخی کم توجهی های مسئول بسیج دانش اموزی استان در حضور خودشان نزد سردار گلایه کردیم. تجربه جالبی بود ما که مصرانه خواسته خودمان را مطرح می کردیم و ایشان صبورانه گوش می کردند و سعی می کردیم که هر طور شده دست خالی برنگردیم  ایشان فقط می خندیدند، البته اول نمی دانستم چرا می خندند اما اخرش گفتند که علت خنده ایشان این بود که خاطرات جبهه برایشان زنده شد، این که بچه های بسیجی چه طور برای گرفتن رفتن به جبهه یا گرفتن امکانات دست و پا می زدند. به هر حال پس از این صحبت رفتیم برای ناهار و سعی می کردیم نزدیک مسئول بسیج دانش آموزی استان که حسابی از دست ما شاکی بود، آفتابی نشویم. بعداز ظهر هم کارگاه های تخصصی برگزار شد.

آن چه که در برگشت برای همه ما، که اکثرا دانش آموزان سال دوم دبیرستان بودیم جلب توجه کرده بود این بود که بیشتر شرکت کنندگان دغدغه مند بودند اما مشغله های فکری و شغلی و دردسرهای زندگی خیلی وقتی برای پرداختن به این موضوعات برای ان ها نگذاشته است و خلاقیت هم ندارند  و در سوالاتشان بیشتر ناامیدی موج می زد و نهایت سوالاتی که در کارگاه ها یا جلسه افتتاحیه و یا درخواست هایی که از سردار نجفی داشتند بیشتر از مزایا و حکم و حقوق بود.

این جا بود که فهمید چرا مسئول بسیج دانش آموزی شهرمان سعی کرده بود که تغییر استراتژی بدهند و اعضای شورای حوزه را از دانش اموزان بگذارند.

دانش آموزان هم خلاقیت بیشتری داشتند و هم این که انرژی و انگیزه بیشتری برای فعالیت داشتند  و هم چنین هدف این است که دانش اموزان تربیت شوند نه این که افرادی که استخوانی در این کارها ترکانده اند و کوله باری از تجربه دارند.

به هر حال به نظر می رسد رویکرد صحیح تر این است که شورای حوزه بیشتر دانش آموزان باشند و تصمیم گیری کنند و البته که می بایست به این بزرگان فعلی اهمیت داد ولی می بایست بیشتر در نقش مشورت و مربی استفاده شود و الان می بایست با دادن نقش های بیشتری  به دانش آموزان، ان ها را برای زندگی اجتماعی آماده کرد.

اما روز بعد وقتی وارد حوزه بسیج دانش اموزی شدیم فهمیدیم، مسئول بسیج دانش آموزی استان، زنگ زده است و حسابی مسئول بسیج دانش آموزی شهرمان را توبیخ کرده است و با این مضمون گفته بودند که این بچه ها چیه که دور خودت جمع کرده ای؟ و... و در اخر هم خواسته بودند که ما را کنار بگذارند و از افراد دیگری استفاده کنید.



موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۱/۱۱/۲۴
محمد دهقان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی